علاوه بر مدل بلک-شولز (Black-Scholes)، روشهای دیگری نیز برای برآورد قیمت مناسب و پیشبینی سقف قیمت یک قرارداد اختیار معامله (آپشن) وجود دارد. این روشها بسته به نوع بازار، دارایی پایه، و شرایط خاص معامله متفاوت هستند. در ادامه، تعدادی از این روشها و تکنیکها معرفی میشوند:
۱. مدلهای مبتنی بر فرآیندهای تصادفی (Stochastic Models)
مدلهای پیشرفتهتر از بلک-شولز معمولاً از فرآیندهای تصادفی پیچیدهتر استفاده میکنند که نوسانات را بهتر مدلسازی میکنند:
مدل Heston
این مدل از نوسانات تصادفی استفاده میکند و فرض میکند که نوسانات در طول زمان تغییر میکنند.
در شرایطی که نوسانات ثابت نیستند، این مدل نتایج بهتری نسبت به بلک-شولز ارائه میدهد.
مدلهای پرش (Jump-Diffusion Models)
این مدلها نوسانات ناگهانی در قیمت دارایی پایه را به حساب میآورند.
مدل Merton Jump-Diffusion یکی از معروفترین این مدلها است.
مدل SABR
برای داراییهایی با رفتار نوسانات پیچیده استفاده میشود، بهویژه در بازارهای اختیار معامله نرخ بهره.
۲. روشهای مبتنی بر شبیهسازی مونتکارلو (Monte Carlo Simulations)
این روش از شبیهسازیهای متعدد برای پیشبینی مسیر قیمت دارایی پایه استفاده میکند.
با تولید سناریوهای مختلف برای قیمتگذاری، میتوانید محدوده قیمتها و سقف قیمت احتمالی را برای اختیار معامله تخمین بزنید.
مناسب برای ارزیابی داراییهایی با رفتار غیرعادی یا پیچیده.
۳. مدلهای شبکهای (Lattice Models)
مدلهای شبکهای، مانند مدلهای درخت دوجملهای (Binomial Tree) و سهجملهای (Trinomial Tree)، از روشهای گسسته برای مدلسازی قیمت دارایی پایه استفاده میکنند:
مدل دوجملهای: قیمت دارایی پایه در هر مرحله میتواند بالا یا پایین برود. این روش سادهتر است و برای اختیار معاملات استاندارد مفید است.
مدل سهجملهای: یک حالت بیشتر (تغییر ناچیز) اضافه میکند و دقت بیشتری دارد.
۴. مدلهای تجربی و آماری
برای پیشبینی سقف قیمت یا محدودههای قیمتی، از تحلیلهای آماری و تجربی نیز میتوان استفاده کرد:
رگرسیون و سریهای زمانی: استفاده از مدلهایی مانند ARIMA یا GARCH برای پیشبینی رفتار قیمت و نوسانات دارایی پایه.
تحلیل دادههای تاریخی: بررسی رفتار تاریخی قیمت برای شناسایی سقفهای قیمتی محتمل.
۵. روشهای مبتنی بر بازار (Market-Based Approaches)
این روشها بر دادههای بازار و انتظارات معاملهگران تمرکز دارند:
استفاده از ضمنی نوسانپذیری (Implied Volatility): نوسانات ضمنی میتوانند سقف و کف قیمت اختیار معامله را تخمین بزنند.
منحنیهای نوسان (Volatility Surface): از تحلیل نوسانات برای قیمتگذاری بهتر آپشنها و پیشبینی رفتار آنها استفاده میشود.
۶. روشهای هیبریدی (Hybrid Models)
ترکیب مدلهای مختلف (مثلاً ترکیب شبیهسازی مونتکارلو با مدلهای پرش) میتواند نتایج دقیقتری ارائه دهد.
این روشها معمولاً در بازارهای پیچیده مانند آپشنهای روی اوراق مشتقه دیگر یا در شرایط خاص بازار کاربرد دارند.
۷. تحلیل تکنیکال برای سقف قیمت روزانه و دورهای
برای تعیین سقف قیمت در کوتاهمدت (روزانه یا دورهای)، تحلیل تکنیکال و رفتار بازار نیز مفید است:
اندیکاتورها: استفاده از ابزارهایی مثل RSI، MACD، و Bollinger Bands برای شناسایی محدودههای اشباع خرید/فروش.
الگوهای قیمتی: تحلیل سقفها و کفهای تاریخی و استفاده از الگوهایی مانند سر و شانه یا مثلثها.
جمعبندی و توصیهها
برای قیمتگذاری: اگر نوسانات دارایی پایه ثابت نیستند یا رفتار پیچیدهای دارند، مدلهایی مانند Heston یا مونتکارلو ممکن است مناسبتر باشند.
برای پیشبینی سقف قیمت: تحلیل تکنیکال و روشهای آماری میتوانند ابزارهای موثری باشند.
برای تحلیل جامع: استفاده ترکیبی از روشهای بالا، بسته به شرایط بازار و نوع دارایی پایه، بهترین نتایج را ارائه میدهد.